هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دوران سختی که به دلیل بیماری سپری کرده است، سخن میگوید. او در این مدت، با استفاده از نور فکر و خیال خود، پانصد بیت شعر سروده و نام آن را «منطقالعشاق» گذاشته است. شاعر از خلاقیت و پاکی ذهن خود سخن میگوید و از خداوند میخواهد که آثارش را از گزند دشمنان و عیبجویان حفظ کند. او همچنین از خداوند میخواهد که اشتباهاتش را ببخشد و در روز قیامت او را از رحمت خود محروم نکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعر و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
در خاتمت کتاب
در آن مدت، که بود از محنت تب
جهان بر چشم من تاریک چون شب
دلم مصباح گشت و فکرتم زیت
بدین پرتو بگفتم پانصد بیت
شب شنبه، که بود آغاز هفته
رجب را بیست روز از ماه رفته
به سال «واو» و« ذال» از سال هجرت
به پایان بردم این در حال ضجرت
چو دیدم در سخن خیرالکلامش
نهادم « منطقالعشاق» نامش
به اصل از طبع دراک منند این
نبات خاطر پاک منند این
شگرفانند یکسر بالغ و بکر
به تایید الهی زاده از فکر
سبق گیرند بر آب از روانی
گر ایشان را به آب خود بخوانی
چو هر یک را زلیخایی شمردم
گران کاوین به یوسفشان سپردم
خرد را نزهتی، جان را بهاریست
جهان را از من این خوش یادگاریست
نظر در وی به چشم راست باید
جمالش چشم کژبین را نشاید
خداوندا، نگه دارش ز دزدان
ز چشم عیب جوی زن به مزدان
بپوشان آنچه ما کردیم و گفتیم
مکن پیدا، اگر چیزی نهفتیم
بدیهایی، که از ما گشت پیدا
به روی ما میار، از لطف، فردا
در آن روزی که تابی بر جهان نور
مدار از اوحدی توفیق خود دور
جهان بر چشم من تاریک چون شب
دلم مصباح گشت و فکرتم زیت
بدین پرتو بگفتم پانصد بیت
شب شنبه، که بود آغاز هفته
رجب را بیست روز از ماه رفته
به سال «واو» و« ذال» از سال هجرت
به پایان بردم این در حال ضجرت
چو دیدم در سخن خیرالکلامش
نهادم « منطقالعشاق» نامش
به اصل از طبع دراک منند این
نبات خاطر پاک منند این
شگرفانند یکسر بالغ و بکر
به تایید الهی زاده از فکر
سبق گیرند بر آب از روانی
گر ایشان را به آب خود بخوانی
چو هر یک را زلیخایی شمردم
گران کاوین به یوسفشان سپردم
خرد را نزهتی، جان را بهاریست
جهان را از من این خوش یادگاریست
نظر در وی به چشم راست باید
جمالش چشم کژبین را نشاید
خداوندا، نگه دارش ز دزدان
ز چشم عیب جوی زن به مزدان
بپوشان آنچه ما کردیم و گفتیم
مکن پیدا، اگر چیزی نهفتیم
بدیهایی، که از ما گشت پیدا
به روی ما میار، از لطف، فردا
در آن روزی که تابی بر جهان نور
مدار از اوحدی توفیق خود دور
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:تمامی سخن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.