هوش مصنوعی: شاعر در این متن از معشوق خود می‌خواهد که با وجود ناتوانی و عشق شدیدش، از نگاه کردن به او دریغ نورزد. او از معشوق می‌خواهد که حتی اگر سزاوار جمالش نیست، حداقل خیال رویش را از او نگیرد. شاعر به عنوان عاشقی وفادار، از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند و حتی کم‌ترین لطف‌ها را از او دریغ نکند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'گرد درت چون سگان همی گردم' ممکن است نیاز به توضیح داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۲

نظر ز حال من ناتوان دریغ مدار
نظارهٔ رخت از عاشقان دریغ مدار

اگر سزای جمال تو نیست دیده رواست
خیال روی تو باری ز جان دریغ مدار

به پرسش من رنجور اگر نمی‌آیی
عنایتی ز من ناتوان دریغ مدار

ز خوان وصل تو چون قانعم به دیداری
تو نیز این قدر از میهمان دریغ مدار

به من، که گرد درت چون سگان همی گردم
نواله گر ندهی، استخوان دریغ مدار

چو دوستان را بر تخت وصل بنشانی
ز من، که خاک توام، آستان دریغ مدار

چو با ندیمان جام شراب نوش کنی
نصیب جرعه‌ای از خاکیان دریغ مدار
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.