هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از دردها و رنج‌های خود می‌گوید و از دوستان و اطرافیانش می‌خواهد که به او ترحم کنند. او از فراق و دوری از معشوق شکایت دارد و از خداوند می‌خواهد که دردهایش را تسکین دهد. شاعر همچنین از روزگار سخت و ناملایمات زندگی گله می‌کند و آرزو می‌کند که به سرزمینی پر از شادی و آرامش برسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و غمگین است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد و رنج وجودی و فراق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱

تجافی طبیبی نائیا عن‌دوائیا
اخلای خلوتی ابیت و دائیا

بنی ام قد ابکی دما و تروننی
فما بالکم لاترحمون بکائیا

الم یان اخوانی لکم ان ترحموا
علیکم کئیبا فی دمی اللیل باکیا

فصرت ولا ادری من‌الیوم لیلتی
ولا عن یمینی لو نظرت شمالیا

اذا غالنی یا قوم دائی خلالکم
و مت فممن یطلبون بثاریا

فقوموا بلامهل و شوقوا مطیکم
الی کعبه الامال دار الامانیا

الی بلدة حفت بکل مسرة
الی بلدة اضحت من الهم خالیا

الی بلدة فیها هوای و منیتی
الی بلدة فیها جیبی ثاویا

قفوا عنده مستانسین و بلغوا
الیه سلامی ثم بثوا غرامیا

و قصوا له همی و کربی و لوعتی
و شدة اسقامی و طول عنائیا

و کثرة آلامی و قلة حیلتی
و طول مقاساة النوی و اصطباریا

و قولواله یا صاح یا غایة المنی
و قاک اله العالمین الدواهیا

امن طول ایام الفراق نسیتنی
و حاشاک ان تنسی محبا موافیا

ام اخترت غیری من محبیک مؤثرا
و حاشاک ان تعتاضنی بسوائیا

نسیت عهودا بیننا و نقضتها
فیاویح نفسی ما حسبتک ناسیا

مضی‌العمر فی ضر من‌العیش و انقضی
و ما الدهر الاباخل عن مرامیا

الی الله اشکو لیلة مد لهمة
علی‌العین ارخت من دجاها غواشیا

الی الله اشکو من هموم صغارها
یحاکی الجبال الشامخات رواسیا

سئمت حبیبی من انیتی ورنتی
و اصغاء آلامی و طول مقالیا
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.