هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از شخصی به نام دادگر تمجید می‌کند و آرزوهای نیک برای او دارد. شاعر از بلندای مقام و منزلت دادگر سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که دشمنان او به سرنوشت بدی دچار شوند. همچنین، شاعر از زیبایی و شکوه دادگر و تأثیر او بر جهان سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که همیشه مورد ستایش و احترام باشد.
رده سنی: 16+ این متن به دلیل استفاده از زبان و مفاهیم پیچیده و ادبی، برای مخاطبانی مناسب است که با ادبیات کلاسیک و شعر فارسی آشنایی دارند و توانایی درک مفاهیم عمیق و استعاری را دارند. همچنین، برخی از مفاهیم و عبارات ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

قطعه شمارهٔ ۹

دادگرا تو را فلک جرعه کش پیاله باد
دشمن دل سیاه تو غرقه به خون چو لاله باد

ذروهٔ کاخ رتبتت راست ز فرط ارتفاع
راهروان وهم را راه هزار ساله باد

ای مه برج منزلت چشم و چراغ عالمی
بادهٔ صاف دایمت در قدح و پیاله باد

چون به هوای مدحتت زهره شود ترانه‌ساز
حاسدت از سماع آن محروم آه و ناله باد

نه طبق سپهر و آن قرصهٔ ماه و خور که هست
بر لب خوان قسمتت سهلترین نواله باد

دختر فکر بکر من محرم مدحت تو شد
مهر چنان عروس را هم به کفت حواله باد
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.