هوش مصنوعی: این متن شعری است که از رفتن یاران، هنرمندان، و عزیزان سخن می‌گوید و حس تنهایی و اندوه ناشی از این فقدان را بیان می‌کند. شاعر با تصاویری مانند لاله‌های داغ‌دیده و سروهای نیلی، غم خود را از رفتن زیبارویان و هنرمندان نشان می‌دهد و از نبودن افسانه‌سرایان و گنجینه‌داران معانی ابراز تاسف می‌کند.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای اداری نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل ۷

دعوی چه کنی؟ داعیه‌داران همه رفتند
شو بار سفر بند که یاران همه رفتند

آن گرد شتابنده که در دامن صحراست
گوید: «چه نشینی؟ که سواران همه رفتند»

داغ است دل لاله و نیلی است بر سرو
کز باغ جهان لاله‌عذاران همه رفتند

گر نادره معدوم شود هیچ عجب نیست
کز کاخ هنر نادره‌کاران همه رفتند

افسوس که افسانه‌سرایان همه خفتند
اندوه که اندوه‌گساران همه رفتند

فریاد که گنجینه‌طرازان معانی
گنجینه نهادند به ماران، همه رفتند

یک مرغ گرفتار در این گلشن ویران
تنها به قفس ماند و هزاران همه رفتند

خون بار، بهار! از مژه در فرقت احباب
کز پیش تو چون ابر بهاران همه رفتند
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۶
گوهر بعدی:غزل ۸
نظرها و حاشیه ها
علی اکبر حسن زاده
۱۴۰۱/۱۱/۱۸ ۱۴:۱۹

احسنت براین احساس لطیف با این بیان زیبا