هوش مصنوعی: این متن شعری است که از صبر و امید در برابر تاریکی و سختی‌ها سخن می‌گوید. شاعر از بهار، خورشید، و امید به آینده‌ای روشن صحبت می‌کند و به مخاطب یادآوری می‌کند که از ظلم و بیداد نباید ناامید شد، چرا که روزی دادخواهی و عدالت برقرار خواهد شد.
رده سنی: 12+ مفاهیم موجود در این شعر مانند امید، مقاومت، و عدالت برای نوجوانان و بزرگسالان قابل‌درک است. همچنین، استفاده از استعاره‌های ادبی ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

قصیدهٔ ۱۴

بهارا! بهل تا گیاهی برآید
درخشی ز ابر سیاهی برآید

در این تیرگی صبر کن شام غم را
که از دامن شرق ماهی برآید

بمان تا در این ژرف یخزار تیره
به نیروی خورشید راهی برآید

وطن چاهسار است و بند عزیزان
بمان تا عزیزی ز چاهی برآید

به بیداد بدخواه امروز سر کن
که روز دگر دادخواهی برآید

بر این خاک تیغ دلیری بجنبد
وز این دشت گرد سپاهی برآید

ز دست کس ار هیچ ناید صوابی
بهل تا ز دستی گناهی برآید

مگر از گناهی بلایی بخیزد
مگر از بلایی رفاهی برآید

مگر از میان بلا گرمگاهی
ز حلقوم مظلوم آهی برآید

مگر ز آه مظلوم گردی بخیزد
وز آن گرد، صاحب کلاهی برآید
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قصیدهٔ ۱۳
گوهر بعدی:قصیدهٔ ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.