هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، شاعر بزرگ ایرانی، بیانگر عشق و مستی معنوی است. شاعر از عشق به عنوان چشمه‌ای برای وضو و پیمان با خدا یاد می‌کند و از مستی و عشق به عنوان راهی برای رسیدن به حقیقت سخن می‌گوید. او همچنین از ناامیدی و دوری از رحمت الهی هشدار می‌دهد و عشق را به عنوان تنها راه نجات معرفی می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی در این شعر نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر قابل درک است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴

مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست

من همان دم که وضو ساختم از چشمه ی عشق
چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست

می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست

کمر کوه کم است از کمر مور این جا
ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست

به جز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد
زیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشست

جان فدای دهنش باد که در باغ نظر
چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست

حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد
یعنی از وصل تواش نیست به جز باد به دست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.