هوش مصنوعی: این متن شعری از حافظ است که در آن شاعر از عشق، عرفان، و مفاهیم اخلاقی سخن می‌گوید. او از نوشیدن باده به اندازه، عشق به معشوق، و ستایش از خطاهای پوشیده شده توسط خداوند صحبت می‌کند. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند عدالت، شرم، و عشق به معشوق اشاره می‌کند و در نهایت، خود را غلام معشوق می‌داند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند نوشیدن باده و عشق زمینی ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۵

صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد
ور نه اندیشه ی این کار فراموشش باد

آن که یک جرعه می از دست تواند دادن
دست با شاهد مقصود در آغوشش باد

پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد

شاه ترکان سخن مدعیان می‌شنود
شرمی از مظلمه ی خون سیاووشش باد

گر چه از کبر سخن با من درویش نگفت
جان فدای شکرین پسته ی خاموشش باد

چشمم از آینه داران خط و خالش گشت
لبم از بوسه ربایانِ بَر و دوشش باد

نرگس مست نوازش کن مردم دارش
خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد

به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ
حلقه ی بندگی زلف تو در گوشش باد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.