هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از مفاهیم عرفانی و مذهبی مانند طهارت، نماز و نیاز سخن می‌گوید. او از نماز و نیاز کسی که از سر درد به آب دیده و خون جگر طهارت کرده، تمجید می‌کند. همچنین، به امام خواجه اشاره می‌کند که در نماز دراز بوده و خرقه‌اش را به خون دختر رز قصار کرده است. شاعر همچنین از عشق و آشوب دل خود سخن می‌گوید و از تجارتی که با دیدن حلقه‌ی زلف معشوق کرده، اظهار ندامت می‌کند. در پایان، شاعر اشاره می‌کند که اگر امام جماعت امروز طلب کند، حافظ به می طهارت کرده است.
رده سنی: 18+ این متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۳۲

به آب روشن می عارفی طهارت کرد
علی الصباح که میخانه را زیارت کرد

همین که ساغر زرین خور نهان گردید
هلال عید به دور قدح اشارت کرد

خوشا نماز و نیاز کسی که از سر درد
به آب دیده و خون جگر طهارت کرد

امام خواجه که بودش سر نماز دراز
به خون دختر رز خرقه را قصارت کرد

دلم ز حلقه ی زلفش به جان خرید آشوب
چه سود دید ندانم که این تجارت کرد

اگر امام جماعت طلب کند امروز
خبر دهید که حافظ به می طهارت کرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.