هوش مصنوعی:
این متن عرفانی-اخلاقی بر پایهی عشق به معشوق حقیقی (خداوند) و ضرورت صداقت در این مسیر تأکید دارد. شاعر با بیانی نمادین از نیاز به کشتن نفس اماره، فداکاری در راه عشق، و پشیمانی از غفلت در جوانی سخن میگوید. هشدار درباره عواقب گناه، یادآوری جایگاه والای انسان و طمع ورزی نابجا برای ورود به بهشت با وجود اعمال ناشایست، از دیگر مضامین اصلی است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی، استفاده از نمادپردازیهای پیچیده (مانند 'گاو نفس' یا 'سنگ ره') و اشاره به مفاهیم انتزاعی مانند توبه، گناه و سجود قدسیان، درک متن را برای مخاطبان کمسنوسال دشوار میکند. همچنین لحن تند و هشداردهندهی برخی ابیات (مانند خطاب 'ای روسیاه') برای کودکان مناسب نیست.
بخش ۸ - فی الفوائد المتفرقة فیما یتضمن الاشارة الی قوله تعالی ان الله یأمرکم أن تذبحوا بقرة
ابذلوا اروا حکم یا عاشقین
ان تکونوا فی هوانا صادقین
داند این را هرکه زین ره آگه است
کاین وجود و هستیش، سنگ ره است
گوی دولت آن سعادتمند برد
کو، به پای دلبر خود، جان سپرد
جان به بوسی میخرد آن شهریار
مژدهای عشاق، کسان گشت کار
گر همی خواهی حیات و عیش خوش
گاو نفس خویش را اول بکش
در جوانی کن نثار دوست جان
رو «عوان بین ذالک» را بخوان
پیر چون گشتی، گران جانی مکن
گوسفند پیر قربانی مکن
شد همه برباد، ایام شباب
بهر دین، یک ذره ننمودی شتاب
عمرت از پنجه گذشت و یک سجود
کت به کار آید، نکردی ای جهود!
حالیا، ای عندلیب کهنه سال
ساز کن افغان و یک چندی بنال
چون نکردی ناله در فصل بهار
در خزان، باری قضا کن زینهار!
تا که دانستی زیانت را ز سود
توبهات نسیه، گناهت نقد بود
غرق دریای گناهی تا به کی؟
وز معاصی روسیاهی تا به کی؟،
جد تو آدم، بهشتش جای بود
قدسیان کردند پیش او سجود
یک گنه چون کرد، گفتندش: تمام
مذنبی، مذنب، برو بیرون خرام!
تو طمع داری که با چندین گناه
داخل جنت شوی، ای روسیاه!
ان تکونوا فی هوانا صادقین
داند این را هرکه زین ره آگه است
کاین وجود و هستیش، سنگ ره است
گوی دولت آن سعادتمند برد
کو، به پای دلبر خود، جان سپرد
جان به بوسی میخرد آن شهریار
مژدهای عشاق، کسان گشت کار
گر همی خواهی حیات و عیش خوش
گاو نفس خویش را اول بکش
در جوانی کن نثار دوست جان
رو «عوان بین ذالک» را بخوان
پیر چون گشتی، گران جانی مکن
گوسفند پیر قربانی مکن
شد همه برباد، ایام شباب
بهر دین، یک ذره ننمودی شتاب
عمرت از پنجه گذشت و یک سجود
کت به کار آید، نکردی ای جهود!
حالیا، ای عندلیب کهنه سال
ساز کن افغان و یک چندی بنال
چون نکردی ناله در فصل بهار
در خزان، باری قضا کن زینهار!
تا که دانستی زیانت را ز سود
توبهات نسیه، گناهت نقد بود
غرق دریای گناهی تا به کی؟
وز معاصی روسیاهی تا به کی؟،
جد تو آدم، بهشتش جای بود
قدسیان کردند پیش او سجود
یک گنه چون کرد، گفتندش: تمام
مذنبی، مذنب، برو بیرون خرام!
تو طمع داری که با چندین گناه
داخل جنت شوی، ای روسیاه!
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۷ - «فی ذم العلماء المشبهین بالامراء المترفعین عن سیرة الفقرا»
گوهر بعدی:بخش ۹ - فی تأویل قول النبی صلی الله علیه و آله و سلم: حب الوطن من الایمان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.