هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، عشق و ستایش معشوق را با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی بیان می‌کند. شاعر عشق را بالاتر از همه چیز می‌داند و تسلیم شدن در برابر آن را تنها راه می‌خواند. همچنین، به مفاهیمی مانند فقر عرفانی، ایثار عاشق و بی‌پروایی در راه عشق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوان تر نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴

ای مه و خور به روی تو محتاج
بر سر چرخ، خاک پای تو تاج

چه کنم وصف تو که مستغنی ست
مه ز گلگونه گل ز اسپیداج

هر که جویای تو بود همه روز
همه شبهای او بود معراج

پادشاهان که زر همی‌بخشند
به گدایان کوی تو محتاج

ندهد عاشق تو دل به کسی
به کسی چون دهد خلیفه خراج

عیب نبود تصلف از عاشق
کفر نبود اناالحق از حلاج

عشق را باک نیست از خون ریز
ترک را رحم نیست در تاراج

چاره با عشق نیست جز تسلیم
خوف جان است با ملوک لجاج

دل نیاید بتنگ از غم عشق
کعبه ویران نگردد از حجاج

دل به تو داد سیف فرغانی
از نمد پاره دوخت بر دیباج

سخن اهل ذوق می‌گوید
بانگ بلبل همی کند دراج
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.