هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، درباره عشق شدید و سوزناک به معشوق و رنج‌های ناشی از فراق است. شاعر از عشق به عنوان آتشی جهان‌سوز یاد می‌کند و درد دل‌های مجنون و زلیلی را بازگو می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به تأثیرات این عشق بر عقل و دل دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با توصیفات سوزناک و احساسات شدید، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی نیاز به دانش ادبی و تجربه بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۴

ای رخ خوب تو آفتاب جهان سوز
عشق تو چون آتش و فراق تو جان سوز

شوق لقاء تو بادهٔ طرب انگیز
عشق جمال تو آتشی است جهان سوز

در دل مجنون چه سوز بود زلیلی
هست مرا از تو ای نگار همان سوز

خلق جهان مختلف شدند نگارا
پرده برانداز از آن یقین گمان سوز

کرد سیه دل مرا به دود ملامت
عقل که چون هیزم تر است گران سوز

رو غم آن ماه‌رو مخور که ندارد
هر دهنی تاب آن طعام دهان سوز

در ره سودای او مباش کم از شمع
گر نکشندت برو بمیر در آن سوز

با که توان گفت سر عشق چو با خود
دم نتوان زد ازین حدیث زبان سوز

در سخن ار گرم گشت سیف از آن گشت
تا به دلی در فتد ازین سخنان سوز
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.