هوش مصنوعی:
متن شعری است که در آن شاعر از زیباییهای بهار و بادهگساری در مجلس دوستان سخن میگوید. او باده را به گلهای سرخ و دل عاشق تشبیه میکند و از تلخیهای زندگی و دوری از معشوق شکوه میکند. در نهایت، شاعر از بیقراری عاشقان و پاکبازان در فراق یار میگوید.
رده سنی:
16+
متن شامل مضامین عاشقانه و اشاره به بادهگساری است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال مناسب نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۰
مطربی زمزمه سر کرد سحر در گلزار
رفتم از این غزل شاه به یک بار از کار
«مجلس ما چو بهشت است در این فصل بهار
خیز ای ساقی مستان قدح باده بیار
باده هم چو گل احمر یا لالهٔ سرخ
باده هم چو دل عاشق یا روی نگار
بادهٔ کهنه گر از عمرش پرسم گویند
که ز پنجاه فزون است و صد آید به شمار
بادهای گر شود از غرب تهی شیشهٔ آن
می نیابی تو به شرق اندر مردی هشیار
بادهٔ صاف چو دلهای حکیمان اله
تلخ چون زاهد سجاده فکن در بازار
تا به کی گردم بر خاک درت خوار و ذلیل
تا به کی باشم در دست غمت زار و نزار
بی تو گیرد همه شب لشکر آهم به میان
بی تو ریزد همه دم گوهر اشکم به کنار
عاشقان را به سر کوی تو نه راه و نه رسم
پاک بازان را بهر تو نه خواب و نه قرار »
رفتم از این غزل شاه به یک بار از کار
«مجلس ما چو بهشت است در این فصل بهار
خیز ای ساقی مستان قدح باده بیار
باده هم چو گل احمر یا لالهٔ سرخ
باده هم چو دل عاشق یا روی نگار
بادهٔ کهنه گر از عمرش پرسم گویند
که ز پنجاه فزون است و صد آید به شمار
بادهای گر شود از غرب تهی شیشهٔ آن
می نیابی تو به شرق اندر مردی هشیار
بادهٔ صاف چو دلهای حکیمان اله
تلخ چون زاهد سجاده فکن در بازار
تا به کی گردم بر خاک درت خوار و ذلیل
تا به کی باشم در دست غمت زار و نزار
بی تو گیرد همه شب لشکر آهم به میان
بی تو ریزد همه دم گوهر اشکم به کنار
عاشقان را به سر کوی تو نه راه و نه رسم
پاک بازان را بهر تو نه خواب و نه قرار »
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.