هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق، عرفان و جستجوی معنوی سخن می‌گوید. او از عشق به معشوق، تمایل به سایه‌ی سرو بلند (نماد زیبایی و عظمت)، و تأمل در مورد زندگی و عواقب انتخاب‌هایش صحبت می‌کند. همچنین، شاعر به نقد واعظان و جامعه‌ی زمان خود می‌پردازد و از عشق زمینی و معنوی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی به جامعه و واعظان نیاز به درک تاریخی و اجتماعی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۲۸

گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود

یا رب اندر کنف سایه ی آن سرو بلند
گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود

آخر ای خاتم جمشید همایون آثار
گر فتد عکس تو بر نقش نگینم چه شود

واعظ شهر چو مهر ملک و شحنه گزید
من اگر مهر نگاری بگزینم چه شود

عقلم از خانه به در رفت و گر می این است
دیدم از پیش که در خانه ی دینم چه شود

صرف شد عمر گران مایه به معشوقه و می
تا از آنم چه به پیش آید از اینم چه شود

خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نگفت
حافظ ار نیز بداند که چنینم چه شود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.