هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از احساسات عمیق خود نسبت به معشوق سخن می‌گوید. او از عشق، دل‌سوزی، وفاداری، و رنج‌های عاشقی صحبت می‌کند و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند. شاعر همچنین از گذشت زمان و بهبودی از غم‌ها می‌گوید و به آینده‌ای روشن امیدوار است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و وفاداری نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

بخش ۱۹ - پاسخ معشوق قاصد را بار دیگر

چو با همراز خود همداستان شد
زبان بگشاد و با او همزبان شد

به صد آزرم گفت ای مهربان یار
برو آن خسته دلرا دل بدست آر

که عشقی تازه می‌افروزدم دل
بر آن بیچارگی میسوزدم دل

از آن آتش که او را در چراغ است
مرا هم بیشتر ز آن در دماغ است

گر او را در ربود از عشق سیلی
مرا هم سوی آن سیل است میلی

ور او را از غم ما خستگی‌هاست
مرا هم سوی او دلبستگی‌هاست

دلم گر راست میخواهی بر اوست
که باشد کو نخواهد دوست را دوست

اگر گه گاه نازی می‌نمودم
عیارش در وفا می‌آزمودم

کنون باز آمدم زان سرکشیدن
بروی دوستان خنجر کشیدن

ز جور و بیوفائی سیر گشتم
گذشت آن وز سر آن درگذشتم

اگر در راه ما خاری رسیدش
ز ما بر خاطر آزاری رسیدش

به هر آزردنی جانی بیابد
به هر خاری گلستانی بیابد

ز لطف من بخواهش عذر بسیار
بزرمش بگو کای مهربان یار

ترا گر دل به مهرم درناکست
مرا نیز از غمت بیم هلاکست

نمیپردازم از شوقت به کاری
ندارم در جهان غیر از تو یاری

به پایان آمد آن غمها که دیدی
به گنجی کان طلب کردی رسیدی

حدیث وصل ما فردا مینداز
شبستان را ز نامحرم بپرداز

همی بنشین و ما را منتظر باش
مهل کان راز گردد پیش کس فاش

ز بهر نام خود کوشیده بهتر
ز هرکس راز خود پوشیده بهتر

نخفت آن شب ز بس تدبیر کردن
بر او از هر دری تقریر کردن

حکایت از من دیوانه میگفت
همه شب با من این افسانه میگفت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۸ - حدیث گفتن قاصد با معشوق
گوهر بعدی:بخش ۲۰ - وصف بهار
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.