هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی درباره زاهدی است که پس از سال‌ها عبادت و سجده‌های پنهانی، به معرفت الهی دست می‌یابد. خضر به دیدار او می‌آید و از او می‌پرسد که چرا با وجود اعمال صادقانه‌اش، گویی خداوند آن‌ها را نمی‌پذیرد. زاهد پاسخ می‌دهد که مهم انجام وظیفه به عنوان بنده است، نه پذیرش عمل توسط خداوند. در پایان، توصیه می‌شود که اگر به دنبال دین هستی، باید به عبادت خداوند پرداخت و در آن کوشا بود.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و دینی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و شناختی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

بخش ۴ - حکایت زاهد و مزد طاعت

زاهدی از خوان رضا توشه گیر
گشت ز غوغای جهان گوشه‌گیر

شد ز بسی سجدهٔ پنهانیش
خاک زمین صندل پیشانیش

تا به نود سال درین داوری
داشت ز توفیق خدا یاوری

صبح دمی خضر ز خضرای دشت
سوی نهان خانهٔ رازش گذشت

گفت ز علمی که مرا داده‌اند
معرفت هر دو سرا داده‌اند

می نگرم کاین عمل صدق زای
می کنی و می نپذیرد خدای

پیر ز حالت چو گلی بر شگفت
استنم از طرب افشاند و گفت

گر نپذیرد ز من هیچ کس
آنکه نگه می‌کند آنم نه بس

من عمل خویش کنم بنده وار
آن که خدائیست برانم چه کار

خسرو اگر دین طلبی کار کن
طاعت یزدان کن و بسیار کن
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳ - وصف سخن
گوهر بعدی:بخش ۵ - عشق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.