هوش مصنوعی: این متن شعری از حافظ است که در آن شاعر از عشق و دلدادگی به معشوق سخن می‌گوید. او از درد و درمانی که از یارش می‌گیرد، وفاداری و فداکاری خود، و ناپایداری دنیا و عهدها می‌گوید. همچنین، شاعر به بی‌اعتمادی به جهان و گردون اشاره می‌کند و عشق خود را آشکار می‌سازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناپایداری دنیا و عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۶۳

دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم

این که می‌گویند آن خوش تر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم

یاد باد آن کو به قصد خون ما
عهد را بشکست و پیمان نیز هم

دوستان در پرده می‌گویم سخن
گفته خواهد شد به دستان نیز هم

چون سر آمد دولت شب‌های وصل
بگذرد ایام هجران نیز هم

هر دو عالم یک فروغ روی اوست
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم

اعتمادی نیست بر کار جهان
بلکه بر گردون گردان نیز هم

عاشق از قاضی نترسد می بیار
بلکه از یرغوی دیوان نیز هم

محتسب داند که حافظ عاشق است
و آصف ملک سلیمان نیز هم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.