هوش مصنوعی:
این شعر به بیان درد و رنج انسان در طول عمر و امید به نجات و کمک الهی میپردازد. شاعر از گذشت زمان، فراموشی، و ناامیدی سخن میگوید اما در نهایت به کمک علی و آل او در روز قیامت امیدوار است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و مذهبی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار میباشد. همچنین، اشاره به مرگ و قیامت ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۴ - هفتاد سالگی
سنین عمر به هفتاد می رسد ما را
خدای من که به فریاد می رسد ما را
گرفتم آنکه جهانی به یاد ما بودند
دگر چه فایده از یاد می رسد ما را
حدیث قصهی سهراب و نوشداروی او
فسانه نیست کز اجداد می رسد ما را
اگر که دجله پر از قایق نجات شود
پس از خرابی بغداد می رسد ما را
به چاه گور دگر منعکس شود فریاد
چه جای داد که بیداد می رسد ما را
تو شهریار، علی گو که در کشاکش حشر
علی و آل، به امداد می رسد ما را
خدای من که به فریاد می رسد ما را
گرفتم آنکه جهانی به یاد ما بودند
دگر چه فایده از یاد می رسد ما را
حدیث قصهی سهراب و نوشداروی او
فسانه نیست کز اجداد می رسد ما را
اگر که دجله پر از قایق نجات شود
پس از خرابی بغداد می رسد ما را
به چاه گور دگر منعکس شود فریاد
چه جای داد که بیداد می رسد ما را
تو شهریار، علی گو که در کشاکش حشر
علی و آل، به امداد می رسد ما را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳ - غزاله صبا
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵ - ارباب زمستان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.