هوش مصنوعی:
این شعر از میر حیدر، شاعر فارسی، بیانگر حالتی از مستی و شوریدگی ناشی از عشق و دوستداری است. شاعر از دوستی به نام انوری یاد میکند که تنها در یاد او لب به سخن میگشاید. سه شبانهروز است که از مستی، روز و شب را تشخیص نمیدهد و حریفانی چند با او همراهند. شاعر آرزوی بزرگی دارد و از جود و کرم دوستش طلب کمک میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در شعر، نیاز به درک و تجربهٔ بیشتری دارد و برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است.
شمارهٔ ۲۳ - در طلب شراب گوید
میر حیدر ایا که خیزد جود
از کف تو چو از شراب طرب
دوستت انوری که نگشاید
جز به یادت ز دوستداری لب
سه شبانروز شد که از مستی
باز نشناختست روز از شب
جلبی چند بودهاند حریف
الفیه شلفیه تبار و نسب
همه از آرزوی ... بزرگ
دست بر ... زنان که من یرغب
من و تایی دو دیگران با من
مانده زین ... خوارگان به عجب
همچنین باشد ارکند جودت
مدد خادمت به ماء عنب
از کف تو چو از شراب طرب
دوستت انوری که نگشاید
جز به یادت ز دوستداری لب
سه شبانروز شد که از مستی
باز نشناختست روز از شب
جلبی چند بودهاند حریف
الفیه شلفیه تبار و نسب
همه از آرزوی ... بزرگ
دست بر ... زنان که من یرغب
من و تایی دو دیگران با من
مانده زین ... خوارگان به عجب
همچنین باشد ارکند جودت
مدد خادمت به ماء عنب
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲ - فیالهجا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴ - ایضا شراب خواهد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.