هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تجربیات خود می‌گوید و با ذکر مثال‌هایی مانند بوالحسن، سرو، و شمع، به بیان اهمیت احسان، آزادگی، و بخشش نور به دیگران می‌پردازد. او همچنین از خدمت به شخصی به نام مودود احمد عصمی سخن می‌گوید و وضعیت خود را با سگان بوالحسن مقایسه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۹۱ - در ندامت و شکایت

با آنکه چند سال بدیدم بتجربت
کز کل خواجگان جهان بوالحسن بهست

پنداشتم که بازوی احسان قوی‌ترست
آنجا که بر کتف علم پیرهن بهست

یا همچو سرو نش در آزادگی کند
آنرا که باغ و برکه و سرو و چمن بهست

یا همچو شمع نور به هرکس رساند آنک
در پیش او نهاده به گوهر لگن بهست

مودود احمد عصمی عشوه‌ایم داد
گفتم که او سر است و سر آخر ز تن بهست

راغب شدم به خدمت او تا شدم چنانک
حال سگان بوالحسن از حال من بهست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰ - امیر یوسف نام و عدهٔ عطایی کرده و وفا ننموده بود در تهدید او گفته است
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲ - در مطایبه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.