هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از جوانمردی و سخاوت فردی ستایش میکند که با وجود داراییهای معنوی و اخلاقی، از نظر مادی در تنگنا قرار دارد. او از دوستی یاد میکند که در زیبایی و نیکویی بینظیر است و با وجود وعدههایش، اکنون با کمترین امکانات به دیدار شاعر آمده. شاعر از او میخواهد که شراب ناب بفرستد یا از دیگران تهیه کند و به مثل جحی اشاره میکند که خر نداشت.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم پیچیدهای مانند جوانمردی، سخاوت، و مشکلات مالی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، اشاره به شراب و مفاهیم مرتبط با آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۱۵ - در طلب شراب
ای جوانمردی که هرگز چرخ پیر
گام حکم الا به کامت برنداشت
از کفایت آنچه دارد طبع تو
خاطر لقمان و اسکندر نداشت
دوستی دارم که در روی زمین
کس ازو در حسن نیکوتر نداشت
بارها میگفت کایم نزد تو
این سخن از وی دلم باور نداشت
این زمان آمد ولیکن کمترین
در همه کیسه طسویی زر نداشت
گوشتی و نقل و نان ترتیب کرد
لیک وجه بادهٔ احمر نداشت
بادهٔ نابم فرست ای آنکه دهر
در سخاوت چون تویی دیگر نداشت
ور نداری از کس دیگر بخر
وین مثل برخوان که جحی خر نداشت
گام حکم الا به کامت برنداشت
از کفایت آنچه دارد طبع تو
خاطر لقمان و اسکندر نداشت
دوستی دارم که در روی زمین
کس ازو در حسن نیکوتر نداشت
بارها میگفت کایم نزد تو
این سخن از وی دلم باور نداشت
این زمان آمد ولیکن کمترین
در همه کیسه طسویی زر نداشت
گوشتی و نقل و نان ترتیب کرد
لیک وجه بادهٔ احمر نداشت
بادهٔ نابم فرست ای آنکه دهر
در سخاوت چون تویی دیگر نداشت
ور نداری از کس دیگر بخر
وین مثل برخوان که جحی خر نداشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۴ - در مدح بهاء الدین علی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶ - مطایبه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.