هوش مصنوعی:
این شعر در مدح و ستایش یک صاحبمنصب بلندپایه است که دارای قدرت، دانش و بخشندگی فراوان است. شاعر از جایگاه والا، فرمانروایی، دانش غیبی و بخشندگی او سخن میگوید و خود را نیازمند لطف و عنایت او میداند. همچنین، به جایگاه شعر و شاعران اشاره میکند و امیدوار است که مورد توجه این شخصیت قرار گیرد.
رده سنی:
16+
این متن یک شعر کلاسیک فارسی است که دارای مفاهیم بلاغی و ادبی پیچیدهای است. درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات کهن فارسی و اصطلاحات شاعرانه دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند قدرت، وزارت و مدح ممکن است برای مخاطبان جوانتر چندان جذاب یا قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۴۵۶ - در شکایت و تقاضای الطاف صاحب
ای صاحبی که صدر وزارت ز جاه تو
با اوج آفتاب زند لاف برتری
فرمان تو که زیر رکابش رود جهان
با روزگار سوده عنان در برابری
بر هر که ابر عاطفتت سایه افکند
تا حشر باقیست چو دریا توانگری
دست تو رازقست و ضمیر تو غیبدان
بیدعوی خدایی و لاف پیمبری
احوال مبرمی و گدایی شاعران
دانند همگان که مه شعر و مه شاعری
شد مدتی که عزم زمینبوس تازه کرد
در خدمت مبارک میمونت انوری
واکنون بر آستانهٔ عالیت روز و شب
کش آسمانه باد پر از ماه و مشتری
از لطف شامل تو طمع دارد این قدر
کاخر چه میکنی و کجایی چه میخوری
با اوج آفتاب زند لاف برتری
فرمان تو که زیر رکابش رود جهان
با روزگار سوده عنان در برابری
بر هر که ابر عاطفتت سایه افکند
تا حشر باقیست چو دریا توانگری
دست تو رازقست و ضمیر تو غیبدان
بیدعوی خدایی و لاف پیمبری
احوال مبرمی و گدایی شاعران
دانند همگان که مه شعر و مه شاعری
شد مدتی که عزم زمینبوس تازه کرد
در خدمت مبارک میمونت انوری
واکنون بر آستانهٔ عالیت روز و شب
کش آسمانه باد پر از ماه و مشتری
از لطف شامل تو طمع دارد این قدر
کاخر چه میکنی و کجایی چه میخوری
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۵ - در مدیح
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۷ - در عذر قی کردن در مجلس شراب گفته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.