هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از گریه یک چشم خود پس از جدایی میگوید و از تعجب چشم دیگرش در این باره. اما وقتی روز وصال فرا میرسد، به خود میگوید که گریه کردن در آن زمان بیمعنا بوده است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و تجربیات احساسی مانند جدایی و وصال در این شعر مطرح شدهاند که برای درک کامل آنها، مخاطب نیاز به بلوغ عاطفی دارد. این موضوعات معمولاً برای کودکان قابل درک نیستند.
رباعی شمارهٔ ۴۵۶
یک چشم من از روز جدائی بگریست
چشم دگرم گفت چرا گریه ز چیست
چون روز وصال شد فرازش کردم
گفتم نگریستی نباید نگریست
چشم دگرم گفت چرا گریه ز چیست
چون روز وصال شد فرازش کردم
گفتم نگریستی نباید نگریست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۴۵۵
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۴۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.