هوش مصنوعی:
شاعر از دیدار معشوقهاش میگوید که با دیدن چهره زرد و پژمرده او، به وی میگوید دیگر به وصال امید نداشته باشد، زیرا او نماد پاییز است و معشوقه نماد بهار.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاطفی و ادبی است که درک آن برای کودکان دشوار بوده و بیشتر مناسب نوجوانان و بزرگسالان است. همچنین، استفاده از استعارههای ادبی مانند 'رنگ خزان' و 'رنگ بهار' نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
رباعی شمارهٔ ۸۹۱
چون دید رخ زرد من آن شهره نگار
گفتا که دگر به وصلم امید مدار
زیرا که تو ضد ما شدی در دیدار
تو رنگ خزان داری و من رنگ بهار
گفتا که دگر به وصلم امید مدار
زیرا که تو ضد ما شدی در دیدار
تو رنگ خزان داری و من رنگ بهار
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۸۹۰
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۸۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.