هوش مصنوعی:
شاعر از عشق و دلباختگی سخن میگوید و حالتی از بیخوابی و بیقراری را توصیف میکند. او در دریای بیکران عشق، جان را فدا کرده و تن را تنها و درمانده بر لب آب میبیند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، توصیفات انتزاعی و احساسی آن نیاز به بلوغ فکری دارد.
رباعی شمارهٔ ۱۶۴۳
مستم ز می عشق خراب افتاده
برخواسته دل از خور و خواب افتاده
در دریائی که پا و سر پیدا نیست
جان رفته و تن بر سر آب افتاده
برخواسته دل از خور و خواب افتاده
در دریائی که پا و سر پیدا نیست
جان رفته و تن بر سر آب افتاده
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۱۶۴۲
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۱۶۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.