هوش مصنوعی:
ابراهیم ادهم از یک درویش غمگین میپرسد که آیا هرگز زن و فرزند داشته است. درویش پاسخ میدهد که نه، و ابراهیم او را تحسین میکند. سپس درویش از ابراهیم میخواهد که توضیح دهد چرا چنین میگوید. ابراهیم پاسخ میدهد که هر درویشی که زن و فرزند داشته باشد، مانند کسی است که در کشتی بدون آذوقه و خواب سوار شده و با آمدن فرزندش غرق میشود. او توضیح میدهد که دلبستگی به فرزند مانند دشمنی شیرین است و حتی اگر فردی عالم یا زاهد باشد، با وجود فرزند ممکن است از راه درست منحرف شود.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار است. همچنین، موضوعاتی مانند زهد و دلبستگیهای دنیوی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان بالای 15 سال یافت میشود.
(۱) سؤال ابراهیم ادهم از مرد درویش
مگر یک روز ابراهیم ادهم
بپرسید از یکی درویش پُر غم
که بودی با زن و فرزند هرگز
چنین گفت او که نه، گفتا زهی عِز
بدو درویش گفت ای مرد مردان
چراگوئی، مرا آگاه گردان
چنین گفت آنگه ابراهیم کای مرد
هر آن درویش درمانده که زن کرد
به کشتی در نشست او بی خور و خواب
وگر فرزندش آمد گشت غرقاب
دل از فرزند چون در بندت افتاد
که شیرین دشمنی فرزندت افتاد
اگرچه در ادب صاحب قرانی
چو فرزندت پدید آمد نه آنی
اگرچه زاهدی باشی گرامی
چو فرزند آمدت رندی تمامی
بپرسید از یکی درویش پُر غم
که بودی با زن و فرزند هرگز
چنین گفت او که نه، گفتا زهی عِز
بدو درویش گفت ای مرد مردان
چراگوئی، مرا آگاه گردان
چنین گفت آنگه ابراهیم کای مرد
هر آن درویش درمانده که زن کرد
به کشتی در نشست او بی خور و خواب
وگر فرزندش آمد گشت غرقاب
دل از فرزند چون در بندت افتاد
که شیرین دشمنی فرزندت افتاد
اگرچه در ادب صاحب قرانی
چو فرزندت پدید آمد نه آنی
اگرچه زاهدی باشی گرامی
چو فرزند آمدت رندی تمامی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:جواب پدر
گوهر بعدی:(۲) حکایت شیخ گرگانی با گربه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.