هوش مصنوعی:
این متن دربارهٔ دیوانهای است که در صحرا زندگی میکند و با نگاه به آسمان، درد دل خود را با خدا در میان میگذارد. او ابراز میکند که همیشه خدا را دوست دارد، حتی اگر خداوند دوستداران زیادی داشته باشد. دیوانه از خدا میخواهد که لحظهای دوست داشتن را به او بیاموزد و مانند پروانهای دور شمع عشق الهی بچرخد. او اشاره میکند که اگرچه عشق الهی را نمیتوان با دلیل یافت، اما با لطف و عنایت خداوند قابل دستیابی است.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و معنوی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
(۱۳) مناجاة دیوانه با حق تعالی
بصحرا در یکی دیوانه بودی
که چون دیوانگیش اندر ربودی
بسوی آسمان کردی نگاهی
بدرد دل بگفتی یا الهی
ترا گر دوست داری نیست پیشه
ولی من دوستت دارم همیشه
ترا گر چه بوَد چون من بسی دوست
بجز تو من نمیدارم کسی دوست
چگونه گویمت ای عالم افروز
که یک دم دوستی از من درآموز
چنان میزی، که هر دم صد جهان جمع
ز شوق او چو پروانهست زان شمع
اگرچه نه بعلت میتوان یافت
ولیکن هم بدولت میتوان یافت
اگر یک ذره دولت کارگر شد
به سوی آفتابت راهبر شد
که چون دیوانگیش اندر ربودی
بسوی آسمان کردی نگاهی
بدرد دل بگفتی یا الهی
ترا گر دوست داری نیست پیشه
ولی من دوستت دارم همیشه
ترا گر چه بوَد چون من بسی دوست
بجز تو من نمیدارم کسی دوست
چگونه گویمت ای عالم افروز
که یک دم دوستی از من درآموز
چنان میزی، که هر دم صد جهان جمع
ز شوق او چو پروانهست زان شمع
اگرچه نه بعلت میتوان یافت
ولیکن هم بدولت میتوان یافت
اگر یک ذره دولت کارگر شد
به سوی آفتابت راهبر شد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:(۱۲) حکایت دیوانه که میگریست
گوهر بعدی:(۱۴) گفتار شیخ در درآمدن دولت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.