هوش مصنوعی: متن درباره درویشی است که کلاه ژنده‌اش را نمی‌فروشد، زیرا ارزش معنوی آن برایش بیشتر از ارزش مادی است. او به کسانی که فقط به ظاهر و مادیات توجه دارند، پند می‌دهد و از بی‌خبری آنان از حقایق درونی انتقاد می‌کند. در ادامه، متن به مفاهیمی مانند بیداری دل، ارزش معنوی در مقابل مادیات، و انتقاد از رفتارهای سطحی می‌پردازد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عرفانی و انتقادی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم انتزاعی دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد.

الحکایه و التمثیل

درآمد آن فقیر از خانقاهی
نهاده بر سر از ژنده کلاهی

یکی گفتش بطیبت ای خردمند
کلاه ار می‌فروشی قیمتش چند

جواب این بود آن درویش دین را
بکل کون نفروشم من این را

بسی خلقم خریدار کلاه‌اند
بکل کون از من می بخواهند

بنفروشم که دانم بهتر ارزد
که یک نخ زو دو گیتی گوهر ارزد

چه دانی تو که من در سر چه دارم
چو من خود بی سرم افسر چه دارم

دلا بیدار شو گر هست دردیت
که ناوردند بهر خواب و خوردیت

گرفتم جملهٔ عالم بخوردی
ندانی جستن از مردن بمردی

ترا تا کی ز تو ای آفت خویش
تویی آفت تو هم برخیز از پیش

بگو تا کی ز بی شرمی و شوخی
چه سنگین دل کسی، کویی کلوخی

بکن هرچت همی باید کژ و راست
اگر این را نخواهد بود واخواست

اگر چون خاک ره زر خواهدت بود
ز خاک راه بستر خواهد بود

ترا چرخ فلک در چرخه انداخت
که بر یک جو زرت صد نرخه انداخت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:المقاله التاسعه عشر
گوهر بعدی:الحکایه و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.