هوش مصنوعی:
شاعر از گل میخواهد که از عمر کوتاه خود استفاده کند و از غم و ماتم دوری کند. او تأکید میکند که عمر مانند صبح و گل زودگذر است و باید از فرصتها استفاده کرد.
رده سنی:
15+
محتوا دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین ممکن است دشوار باشد. همچنین نیاز به درک ادبیات کلاسیک فارسی دارد.
شمارهٔ ۳۸
ای گل به دریغِ عمر دل پُر خون کن
ور ماتم خویش میکنی اکنون کن
وی صبح چو عمر گل به یک دم گرو است
آن دم بزن و از گروش بیرون کن
ور ماتم خویش میکنی اکنون کن
وی صبح چو عمر گل به یک دم گرو است
آن دم بزن و از گروش بیرون کن
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.