هوش مصنوعی: در این متن، شاعر از جدایی یار خود در شب و آمدن صبح با خنده‌ای بر لب یار سخن می‌گوید. شب با رفتن ستاره‌ها از چشم شاعر به پایان می‌رسد و صبح با خنده‌ای از لب یار آغاز می‌شود.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعر کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۵

دوش از برِ من یار گریزان میرفت
ناکرده صبوح صبح خیزان میرفت

صبح از لبِ او خنده زنان میآمد
شب از چشمم ستاره ریزان میرفت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.