هوش مصنوعی:
شاعر بیان میکند که سالها در آرزوی وصال معشوق بوده است، اما معشوق او را از این آرزو منع کرده است. شاعر خود را مانند شمعی میداند که برای معشوق میسوزد و اگر معشوق او را از عشقش بازدارد، در همان لحظه خواهد مرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای سنین پایینتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارههایی مانند 'شمع' و 'مردن در حال' نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۰۱
بر بوی وصال میدویدم همه سال
گفتی بنشانمت ازین کار محال
جانا منِ برخاسته دل شمع توام
گر بنشانی مرا بمیرم در حال
گفتی بنشانمت ازین کار محال
جانا منِ برخاسته دل شمع توام
گر بنشانی مرا بمیرم در حال
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.