هوش مصنوعی: متن روایتگر داستان مردی است که به نزد ذوالقرنین می‌رود و درخواست ثروت و آسایش می‌کند، اما ذوالقرنین با پاسخ‌های حکیمانه‌اش او را متوجه بی‌معنایی درخواست‌هایش می‌کند. سپس مرد به سفری روحانی و درونی می‌پردازد، با چالش‌های معنوی مواجه می‌شود و در نهایت به درک عمیق‌تری از زندگی می‌رسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی عمیق است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم انتزاعی ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل هضم نباشد.

الحكایة ‌و التمثیل

پیش ذوالقرنین شد مردی دژم
سیم خواست از شاه عالم یک درم

شاه کان بشنود گفت ای بی خبر
از چو من شاهی که خواهد این قدر

گفت پس شهری ده و گنجی مرا
تا براید کار بی رنجی مرا

گفت چندینی بشاه چین دهند
تو که باشی تا ترا چندین دهند

سالک سرگشته چون اینجا رسید
رخت همت هرچه بد اینجا کشید

روی از پس رفتنش ممکن نبود
ور ز پس میرفت دل ساکن نبود

ره بپیشان بردنش امکان نداشت
زانکه هیچ این ره سروپایان نداشت

دید عالم عالم از خون موج زن
گاه عرش و گاه گردون موج زن

صد هزاران عالم پر شور بود
جای زاری بد نه جای زور بود

لاجرم انبان زاری برگرفت
در بدر بی زور زاری درگرفت

خویشتن را رسته دید اول ز بند
لاجرم بر شد برین دود بلند

پر شد از پندار وسودا در گرفت
زان بدین زودی ز بالا درگرفت

اول آغازی نهاد از جبرئیل
صدقه میجست او چو ابناء السبیل

در بدر میرفت تا پایان کار
بشنو اکنون قصه از پیشان کار
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة ‌و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.