هوش مصنوعی: سلطان محمود، پادشاهی سختگیر و خشن، دستور اعدام غلامی سرکش را صادر می‌کند. اما قبل از اجرای حکم، از غلام می‌خواهد از مجلس خارج شود زیرا او سال‌ها تحت لطف و محبت سلطان پرورش یافته و تحمل قهر او را ندارد. غلام (ایاس) با شنیدن این سخن، شکرگزار می‌شود و می‌گوید خوشا به حال کسی که پادشاهش حق‌شناس است. او سپس از درد و رنج دائمی زندگی در سایه ترس از قهر سلطان می‌گوید، حتی با وجود لطف ظاهری او. ایاس معتقد است که ادب و ترس در حضور سلطان، از صدبار اعدام نیز سخت‌تر است.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم پیچیده‌ای مانند روابط قدرت، ترس در پوشش لطف، و تضادهای عاطفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین ممکن است برخی تصاویر خشن (مانند گردن زدن) برای کودکان مناسب نباشد.

الحكایة ‌و التمثیل

داشت آن سلطان که محمودست نام
سرکش و بی باک و خونی یک غلام

عاقبت راهی زد آن بیروی و راه
حالیش گردن زدن فرمود شاه

لیک اول گفت شاه حق شناس
تا از آن مجلس رود بیرون ایاس

گفت از ما لطف دیدست او مدام
کی تواند دید قهرم این غلام

هرکه او در لطف ما پرورده شد
از خیال قهر ما آزرده شد

ای عجب چون این سخن بشنید ایاس
گفت فرخ آنکه شاه حق شناس

گردنش یکبار زد یکبار رست
تا قیامت از غم و تیمار رست

کار من بنگر که روزی چندبار
میشوم از تیغ هیبت کشته زار

با ادب در پیش سلطان تن زدن
سخت تر باشد ز صد گردن زدن

روز و شب در قهر میسوزد مدام
وانگهم پروردهٔ لطفست نام

لطف او در حق هرک افزون بود
بی شک آنکس غرقه تر در خون بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة ‌و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة ‌و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.