هوش مصنوعی: در این داستان، شاه از رفتار و وفاداری غلامش ایاز متعجب می‌شود. ایاز هر روز صبح به خانه‌ای می‌رود و سپس نزد شاه بازمی‌گردد. وقتی شاه از راز این خانه می‌پرسد، متوجه می‌شود که ایاز پوستین کهنه‌ای را در آنجا نگه می‌دارد تا هر روز با دیدن آن، فروتنی و جایگاه واقعی خود را به یاد آورد و از غرور و تکبر دور بماند. این کار نشان‌دهنده‌ی وفاداری و فرمانبرداری ایاز از شاه است.
رده سنی: 14+ متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعرگونه و کهن ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

الحكایة و التمثیل

داشتی در راه ایاز سیمبر
خانهٔ هر روز بگشادیش در

در درون خانه رفتی او پگاه
پس از انجا آمدی نزدیک شاه

این سخن گفتند پیش شهریار
شهریار آنجایگه شد بی قرار

خواست تا معلوم گرداند تمام
تادر آن خانه چه دارد آن غلام

آمد و آن خانه رادر کرد باز
پوستینی دید شاه سر فراز

حال آن حالی بپرسید از ایاس
گفت ای خسرو از اینم خودشناس

روز اول چون گشاد این در مرا
بوده است این پوستین در بر مرا

روز اول کاین غلامت بنده بود
در برش این پوستین ژنده بود

باز چون امروز چندین قدر یافت
نه زخود کزشاه عالی صدر یافت

چون به بینم پوستین خود پگاه
بعد از آن آیم بخدمت پیش شاه

تا فراموشم نگردد کار خویش
پای بیرون ننهم از مقدار خویش

کانکه پای از حد خود بیرون نهد
پای بر گیرد ز جان در خون نهد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.