هوش مصنوعی: در این متن، عیسی مریم با مردی در غار روبرو می‌شود که از دنیا و کارهای آن فارغ شده است. مرد ادعا می‌کند که کار دو عالم را انجام داده و دنیا برایش بی‌ارزش شده است. او از غفلت و دغدغه‌های دنیوی دوری کرده و به آرامش رسیده است. عیسی مریم پس از شنیدن سخنان او، او را تأیید می‌کند و برایش آرزوی خواب خوش می‌کند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، محتوای آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد تا بتواند با مفاهیم رهایی از دنیا و معنویت ارتباط برقرار کند.

الحكایة و التمثیل

عیسی مریم بغاری رفته بود
در میان غار مردی خفته بود

گفت برخیز ای ز عالم بی خبر
کار کن تا توشهٔ یابی مگر

گفت من کار دو عالم کردهام
تا ابد ملکی مسلم کردهام

گفت هین کار تو چیست ای مرد راه
گفت دنیا شد مرا یکبرگ کاه

جملهٔ دنیا بنانی میدهم
نان بسگ چون استخوانی میدهم

مدتی شد تا ز دنیا فارغم
نیستم من طفل بازی بالغم

بالغم با لعب و با لهوم چکار
فارغم با غفلت و سهوم چکار

عیسی مریم چو بشنود این سخن
گفت اکنون هرچه میخواهی بکن

چون ز دنیا فارغی آزاد خفت
خواب خوش بادت بخفت و شاد خفت

چون ز دنیا نیستت غمخوارگی
کرده داری کارها یکبارگی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.