هوش مصنوعی:
بوعلی طوسی از عشق آشفته بود و سخنان زیبا و ارزشمند میگفت. با گذشت زمان و نزدیک شدن به پایان عمر، افسوس خورد که سخنانش کوتاه شدهاند، زیرا شبِ پایان زندگی فرارسیده و دیگر فرصتی برای بیان حرفهای ناب نبود. او تأکید میکند که باید صبر کرد تا روزی برسد که شبِ پایانناپذیر نداشته باشد.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، موضوعاتی مانند مرگ، عشق و صبر نیاز به بلوغ فکری دارد که معمولاً از نوجوانی به بعد شکل میگیرد.
الحكایة و التمثیل
بوعلی طوسی ز عشق آشفته بود
همچو آب زر سخن میگفته بود
عاقبت چون روز بس بیگاه شد
گفت دردا کاین سخن کوتاه شد
زانکه روزی را که شب در پی بود
لایق این حرف هرگز کی بود
صبر باید کرد تا روزی تمام
در رسد کانرا نباشد شب مدام
همچو آب زر سخن میگفته بود
عاقبت چون روز بس بیگاه شد
گفت دردا کاین سخن کوتاه شد
زانکه روزی را که شب در پی بود
لایق این حرف هرگز کی بود
صبر باید کرد تا روزی تمام
در رسد کانرا نباشد شب مدام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.