هوش مصنوعی: رابعه در خانه‌ای تاریک نشسته بود و از دنیا کناره گرفته بود. زاهدی به او گفت بیرون بیاید و صنعت رنگارنگ خداوند را ببیند تا از دلتنگی رهایی یابد. رابعه پاسخ داد که صانع (خداوند) را در درون خود می‌بیند و نیازی به دیدن صنعت بیرونی ندارد. او تأکید کرد که اگر کسی راهی به سوی صانع در دل داشته باشد، صنعت بیرونی مانند کاهی بی‌ارزش است. در پایان، رابعه بیان می‌کند که دیدن روی جانان (خداوند) در کعبه جان مهم‌تر از دیدن کعبه است و اگر کسی این‌گونه ببیند، جهان‌بین است و در غیر این صورت نابینای بی‌دین است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مباحث دینی و عرفانی دارد. همچنین، زبان شعر کلاسیک فارسی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

الحكایة و التمثیل

رابعه یک روز در وقت بهار
شد درون خانهٔ تاریک و تار

سر فرو برد از همه عالم بزیر
همچنان میبود خوش خوش تا بدیر

پیش او شد زاهدی گفت این زمان
خیز بیرون آی وبنگر در جهان

تا ببینی صنع رنگارنگ او
چند باشی بیش ازین دلتنگ او

رابعه گفتش که تو در خانه آی
تا به بینی صانع ای دیوانه رای

تا چه خواهم کرد صنع بحر و بر
صانعم نقدست با صنعم مبر

گر بصانع در دلت راهی بود
در بر آن صنع چون کاهی بود

چون کسی را این چنین راهیست باز
از چه باید کرد بر خود ره دراز

کعبهٔ جان روی جانان دیدنست
روی او در کعبهٔ جان دیدنست

گر چنین بینی جهان بین خوانمت
ورنه نابینای بی دین خوانمت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.