هوش مصنوعی:
اعرابی فقیر و برهنه به کعبه شکایت میکند که خود و خانوادهاش گرسنه و برهنه هستند و از خدا طلب کمک میکند. مردم او را مسخره میکنند، اما پس از طواف، اعرابی با لباسهای فاخر دیده میشود. وقتی از او میپرسند این ثروت از کجاست، پاسخ میدهد که خداوند به او عطا کرده است، زیرا او را بهتر از دیگران میشناسد.
رده سنی:
12+
متن دارای مفاهیم عمیق دینی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک و اصطلاحات قدیمی ممکن است برای گروههای سنی پایین دشوار باشد.
الحكایة و التمثیل
بود ازان اعرابی شوریده رنگ
کرد روزی حلقهٔ کعبه بچنگ
گفت یارب بندهٔ تو برهنهست
وی عجب برهنگیم نه یک تنهست
کودکانم نیز عریان آمدند
لاجرم پیوسته گریان آمدند
من ز مردم شرم میدارم بسی
تو نمیداری چه گویم با کسی
چند داری برهنه آخر مرا
جامهٔ ده این زمان فاخر مرا
مردمان چون آن سخن کردند گوش
برزدندش بانگ کای جاهل خموش
از طواف آن قوم چون گشتند باز
مرد اعرابی همی آمد بناز
از قصب دستار و ز خز جامه داشت
گوئیا ملک جهان را نامه داشت
باز پرسیدند ازو کای بی نوا
این که دادت گفت این که دهد خدا
چون من آن گفتم مرا این داد او
وین فرو بسته درم بگشاد او
آنچه گفتم بود آن ساعت روا
زانکه به دانم من او را از شما
کرد روزی حلقهٔ کعبه بچنگ
گفت یارب بندهٔ تو برهنهست
وی عجب برهنگیم نه یک تنهست
کودکانم نیز عریان آمدند
لاجرم پیوسته گریان آمدند
من ز مردم شرم میدارم بسی
تو نمیداری چه گویم با کسی
چند داری برهنه آخر مرا
جامهٔ ده این زمان فاخر مرا
مردمان چون آن سخن کردند گوش
برزدندش بانگ کای جاهل خموش
از طواف آن قوم چون گشتند باز
مرد اعرابی همی آمد بناز
از قصب دستار و ز خز جامه داشت
گوئیا ملک جهان را نامه داشت
باز پرسیدند ازو کای بی نوا
این که دادت گفت این که دهد خدا
چون من آن گفتم مرا این داد او
وین فرو بسته درم بگشاد او
آنچه گفتم بود آن ساعت روا
زانکه به دانم من او را از شما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.