هوش مصنوعی: محمود، پادشاهی قدرتمند، هزار برده می‌خرد اما ایاز را بدون هزینه به خدمت می‌گیرد. دیگر برده‌ها مهارت‌های خود مانند تیراندازی و نبرد را فخر می‌فروشند، اما وقتی از ایاز پرسیده می‌شود چه هنری دارد، پاسخ می‌دهد هنر او این است که می‌داند همیشه بنده است و هرگز غرور او را فریب نمی‌دهد. این راز به محمود گزارش می‌شود و محمود از او می‌پرسد چه هنری دارد. ایاز پاسخ می‌دهد حتی اگر پادشاه او را بر تخت بنشاند و هفت کشور را به او بدهد، باز هم می‌داند که بنده است و هیچ مقامی بالاتر از اطاعت از فرمان نیست.
رده سنی: 12+ متن دارای مفاهیم اخلاقی و عرفانی است که برای درک بهتر به بلوغ فکری نسبی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره و تمثیل ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

الحكایة ‌و التمثیل

گفت محمود آن خدیو کامگار
میخرید از بهر خود برده هزار

پس ایاز پاک دل را آن زمان
در مکاس جمله بستد رایگان

آن غلامان میشدند از دور پیش
عرضه میکردند خصلتهای خویش

گفت آن یک من کمانکش آمدم
گفت این در تیر آرش آمدم

گفت آن یک نیزهٔ گردان مراست
گفت این یک خنجر بران مراست

گفت این یک من بدرم صد مصاف
گفت آن یک بشکنم من کوه قاف

گفت مردی از سر طعنه مگر
کای ایاز اینجا چه داری تو هنر

گفت ای سائل هنر دارم یکی
کزدوعالم بهتر ارزد بیشکی

بود جاسوسی مگر بشنود راز
رفت و گفت آن راز با محمود باز

شه بخواند او را و گفتش ای غلام
چه هنر داری بگو با من تمام

گفت اگر تاج خودم بر سر نهی
جایگه سازی مرا تخت شهی

هفت کشور زیر فرمانم کنی
بر همه آفاق سلطانم کنی

من نیفتم در غلط تا زندهام
زانکه من دانم که دایم بندهام

در زمین و آسمان خاص و عام
نیست از فرمان بری برتر مقام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فی الحكایة
گوهر بعدی:الحكایة ‌و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.