هوش مصنوعی:
در این متن، پادشاهی به نام محمود و وزیرش حسن در بارگاه خود هستند و متوجه میشوند که هیچکس برای دادخواهی یا درخواست کمک به درگاه آنها نمیآید. پادشاه از این آرامش غیرعادی تعجب میکند و از وزیرش میپرسد که چرا هیچکس به آنها نیاز ندارد. وزیر پاسخ میدهد که این به دلیل عدالت پادشاه است که همه در رفاه هستند و نیازی به دادخواهی ندارند. پادشاه تصمیم میگیرد برای آزمایش این موضوع، شوری در جهان ایجاد کند و لشکری جمعآوری میکند. پس از این کار، درگاه او پر از مراجعهکنندگان میشود.
رده سنی:
12+
این متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و اجتماعی مانند عدالت، حکومت و روابط بین حاکم و رعیت است که برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و مفید خواهد بود. همچنین، زبان شعرگونه و استفاده از استعارهها ممکن است برای کودکان کمسنوسال دشوار باشد.
الحكایة و التمثیل
بود محمود و حسن در بارگاه
گشته هم خلوت وزیر و پادشاه
نه یکی آمد نه یک تن راه خواست
نه گدائی قرب شاهنشاه خواست
هیچکس در دادخواهی ره نجست
هم رعیت هم سپاهی ره نجست
بود بر درگاه آرامی عظیم
نه امیدی هیچکس را و نه بیم
با وزیر خویش گفت آن شهریار
بر در ما کو نشان کار و بار
نه کسی فریاد میخواهد زما
نه گدائی داد میخواهد ز ما
هر کرا زینسان در عالی بود
کی روا باشد اگر خالی بود
این چنین درگاه عالی ای وزیر
نیست خوش از شور خالی ای وزیر
آن وزیرش گفت عدلی این چنین
کز تو ظاهر گشت درروی زمین
چون جهان پر عدل دارد پادشاه
کی تواند بود هرگز دادخواه
شاه گفتا راست گفتی این زمان
شور اندازم جهانی در جهان
این بگفت و لشکری را راست کرد
پس ز هر شهر و دهی درخواست کرد
جوش و شوری در همه عالم فتاد
درگه محمود خالی کم فتاد
شد در او موج زن از کار و بار
آنچه آن میخواست آن گشت آشکار
گشته هم خلوت وزیر و پادشاه
نه یکی آمد نه یک تن راه خواست
نه گدائی قرب شاهنشاه خواست
هیچکس در دادخواهی ره نجست
هم رعیت هم سپاهی ره نجست
بود بر درگاه آرامی عظیم
نه امیدی هیچکس را و نه بیم
با وزیر خویش گفت آن شهریار
بر در ما کو نشان کار و بار
نه کسی فریاد میخواهد زما
نه گدائی داد میخواهد ز ما
هر کرا زینسان در عالی بود
کی روا باشد اگر خالی بود
این چنین درگاه عالی ای وزیر
نیست خوش از شور خالی ای وزیر
آن وزیرش گفت عدلی این چنین
کز تو ظاهر گشت درروی زمین
چون جهان پر عدل دارد پادشاه
کی تواند بود هرگز دادخواه
شاه گفتا راست گفتی این زمان
شور اندازم جهانی در جهان
این بگفت و لشکری را راست کرد
پس ز هر شهر و دهی درخواست کرد
جوش و شوری در همه عالم فتاد
درگه محمود خالی کم فتاد
شد در او موج زن از کار و بار
آنچه آن میخواست آن گشت آشکار
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.