هوش مصنوعی: متن درباره مجنونی است که در دشت زندگی می‌کند و گاهی به شهر می‌آید. او در شهر با شلوغی و هیاهوی مردم مواجه می‌شود و از این همه جوش و خروش متحیر می‌شود. در پایان، او از دین زردشتی به دین اسلام روی می‌آورد. این متن دارای مفاهیم عرفانی و انتقادی نسبت به رفتارهای اجتماعی و مذهبی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، اشاره به تغییر دین ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامناسب باشد.

الحكایة و التمثیل

بود مجنونی همه در دشت گشت
گاه گاهی سوی شهر آمد ز دشت

چون رسیدی سوی شهر آن بیخبر
خوش باستادی و میکردی نظر

صد هزاران خلق بودی پیش و پس
میدویدندی همه سر پر هوس

او نظر میکردی استاده خموش
خیره گشتی زان همه جوش و خروش

چون باستادی چنان روزی تمام
سیر گشتی هم ز خاص و هم ز عام

نعرهٔ کردی و در جستی ز جای
وز سر حیرت بگفتی وای وای

وای هم از دبه هم از دبه گر
هست چندین دبه میآرد دگر

این چنین خواهد شدن گر حبهٔ
میخرد آن را که باید دبهٔ

می مزن از دبه و زنبیل لاف
گر سلیمانی برو زنبیل باف

کار کن مخلص شو از غش و عیوب
زانکه بر دبه نیاید درز خوب

تو شتر مرغ رهی نه بندهٔ
دبه در پای شتر افکندهٔ

جملهٔ عالم پر از تعجیل تست
دبدبه از دبه و زنبیل تست

نرسد از تو گردهٔ آسان بکس
جان بدادی وندادی نان بکس

گر چه از خود مینیاسائی دمی
می نیاسائی ز کار خود همی

دین زردشتی گرفتی پیش در
نیست این دین محمد ای پسر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.