هوش مصنوعی: این متن به توصیف یک استاد حکیم و پاکباز می‌پردازد که همواره با خداوند راز می‌گفته و در علم و حکمت بی‌همتا بوده است. او رازهای بسیاری را با خداوند در میان گذاشته و درد عشق را در راه او تحمل کرده است. هیچ‌کس از رازهای او آگاه نشده و هیچ‌کس همراه درد او نبوده است. این حکیم، جهان را نورافشانی کرده و به بسیاری از افراد راه حق را نشان داده است. متن همچنین به توصیف آیینه‌ای می‌پردازد که در خانهٔ این حکیم قرار دارد و او از طریق آن به خود و حقایق عالم نگاه می‌کند. در نهایت، احولک (شخصی که در متن حضور دارد) با نگاه به آیینه، دو صورت زشت و سیاه را می‌بیند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده مانند آیینه و رازهای الهی، نیازمند سطحی از بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی است که معمولاً از سن 15 سالگی به بعد در افراد شکل می‌گیرد.

الحکایت الرموز داستان حکیم و مرد احول

بود استاد حکیمی پاکباز
دائماً با حق تعالی گفته راز

در همه عالم ورا همتا نبود
همچو او در علم یک دانا نبود

رازها با حق تعالی گفته است
سرها از راز حق دانسته است

روز و شب در راه او با درد بود
بی وکیلی و جفت فرد فرد بود

هیچکس از راز او آگه نگشت
هیچکس با درد او همره نگشت

آن حکیمی که جهان معمور ازوست
آن حکیمی که دو عالم نور از اوست

ای بسا کس را که او آگاه کرد
ای بسا کس را که شاهنشاه کرد

همچو او دیگر حکیمی خود نبود
جمله عالم را از او حکمت گشود

صدهزاران حکمت حق یافته
هر زمان نوعی دگر دریافته

ای بسا کس را که از وی ره گشود
ای بسا کس را که راه حق نمود

ای بسا کس را که او آگاه کرد
ای بسا کس را که شاهنشاه کرد

ای بسا کس را که درد عشق داد
ای بسا کس را که راه صدق داد

ای بسا کس را که شاه و میر کرد
ای بسا کس را که قطب و پیر کرد

ای بسا کس را که جام فقر داد
ای بسا کس را که جانی در نهاد

از خدای خویش حکمت یافته
در سلوک خویش رفعت یافته

اوحکیم صادق و سر خداست
همچو او دیگر حکیمی خود کجا است

صدهزاران حکمت بی‌منتها
از خدایش یافته بحر صفا

هیچ کس از حال او آگه نشد
احولی با او مگر همخانه شد

اندر آن خانه یکی آیینه‌دان
هر دو عالم را از آن آیینه دان

بود آن آیینه در پیش حکیم
روی خود را دید او در وی مقیم

احولک گفت این حکیم پر خرد
هر زمان درآینه می بنگرد

حکمتش بیشک در این آیینه‌دان
لاجرم زیبا رخش ز آیینه دان

حکمت او من از این پیدا کنم
در جهان خود را چو او زیبا کنم

وانگهی در آینه کرد او نگاه
دید او دو صورت زشت سیاه

احولک در دید اندر آینه
زان بکثرت دید او معاینه
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحکایت الوصال فی شرح البلال
گوهر بعدی:فی الوحدة و الکثرت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.