هوش مصنوعی: در این متن، قمری با دل شکسته و شوق فراوان از غیبت طولانی گل می‌گوید و دردهای ناشی از آن را بیان می‌کند. بلبل به عنوان پیام‌رسان، از عشق و محبت گل سخن می‌گوید و توصیه می‌کند که در هجران صبور باشد. گل با جمال آشکار خود، همه را مجذوب کرده و هر کس بوی او را می‌شنود، عاشقش می‌شود. اما نگرانی از این است که گل در دستان مستان افتد و مورد بی‌توجهی قرار گیرد، چرا که مردم با رنگ‌ها و بوهای مختلف می‌آیند و می‌روند و گل به هر کسی نظر می‌کند. در نهایت، اشاره می‌شود که عشاق گل، درد زیادی می‌کشند و آیا کسی در راه حق مشتاق او خواهد بود؟
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده‌ی ادبیات کلاسیک فارسی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

آمدن قمری نزد بلبل و غمازی او از گل

پیش از آن دم کاید ازمحبوب ذوق
قمری آمد با دل مدروح و شوق

گفت از گل غیبت بسیار او
داشت صد انواع درد کار او

کرد غمّازی بلبل هر زمان
جان و دل در باخته بلبل روان

گفت ای بلبل ز من این پند گوش
کن تلطف باش در هجران خموش

کین زمان در خدمتش دیدم محن
گلستان از بوی آن مشک ختن

عشق می‌بازد بر وی مرد وزن
او گشاده روی خندانت چو من

هر که بوی آن گل نو برشنید
خویش را از عشق او رسوا بدید

که جمال خویش کرده آشکار
گفته ‌اندر مدح خود بیتی سه چار

ز آن همی ترسم که در دستان فتد
در میان جملهٔ مستان فتد

زآنکه می‌آیند مردم می‌روند
هر یکی رنگی و بوئی می‌برند

هر زمان با هر کسی دارد نظر
از رموز عشق کی دارد خبر

سخت بی‌دردست از عشاق او
کی بود در راه حق مشتاق او
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بردن صبا نامۀ گل به پیش بلبل و نیاز بلبل بحضرت گل
گوهر بعدی:نومیدی بلبل از گل و رفتن او از باغ به بیوفائی گل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.