هوش مصنوعی: شاعر در این شعر خود را به مرغی خونین و بی‌آشیانه تشبیه می‌کند که با وجود آتشین بودن، بی‌اثر است. او از ناله‌های عاشقانه، بی‌سرانجامی و بی‌قراری می‌گوید و خود را هدف تیر فتنه و نشانه‌ای ثابت می‌داند. شاعر احساس غربت و ناسازگاری با زمانه دارد و خاکساری را راهی برای بلندقدری می‌داند. در نهایت، آرزوی رهایی از این جهان خاکستری را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی در شعر وجود دارد که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و تنهایی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

بی سرانجام

مرغ خونین ترانه را مانم
صید بی آب و دانه را مانم

آتشینم ولیک بی اثرم
ناله عاشقانه را مانم

نه سرانجامی و نه آرامی
مرغ بی آشیانه را مانم

هدف تیر فتنه ام همه عمر
پای بر جا نشانه را مانم

با کسم در زمانه الفت نیست
که نه اهل زمانه را مانم

خاکساری بلند قدرم کرد
خاک آن آستانه را مانم

بگذرم زین کبود خیمه رهی
تیر آه شبانه را مانم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:کوکب امید
گوهر بعدی:شعله سرکش
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.