هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دردها و رنج‌های عاشقانه خود می‌گوید. او از تب و سوزش سینه، آتش عشق و غم، و فریب‌خوردگی در عشق سخن می‌راند. همچنین، به گفت‌وگویی خیالی با غم و یار اشاره می‌کند که نشان‌دهنده عمق رنج و اندوه اوست.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم عمیق شعری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

مردم فریب

شب یار من تب است و غم سینه سوز هم
تنها نه شب در آتشم ای گل که روز هم

ای اشک همتی که به کشت وجود من
آتش فکند آه و دل سینه سوز هم

گفتم : که با تو شمع طرب تابناک نیست
گفتا : که سیمگون مه گیتی فروز هم

گفتم : که بعد از آنهمه دلها که سوختی
کس می خورد فریب تو؟ گفتا هنوز هم

ای غم مگر تو یار شوی ورنه با رهی
دل دشمن است و آن صنم دلفروز هم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خنده برق
گوهر بعدی:هوسناک
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.