هوش مصنوعی: متن بالا بیانگر درد و رنج زندگی، عشق نافرجام، و ناامیدی از عمر کوتاه و بی‌ثمر است. شاعر از عذاب‌های زندگی، دوری از معشوق، و ناتوانی در برابر تقدیر سخن می‌گوید و تصاویری مانند گل و خار، اشک و درد، و پرنده‌ی بی‌آشیان را برای بیان احساسات خود به کار می‌برد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، لحن غمگین و ناامیدانه‌ی آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

بار گران

زندگی بر دوش ما بار گرانی بیش نیست
عمر جاویدان عذاب جاودانی بیش نیست

لاله بزم آرای گلچین گشت و گل دمساز خار
زین گلستان بهره بلبل فغانی بیش نیست

می کند هر قطره اشکی ز داغی داستان
گر چه شمعم شکوه دل را زبانی بیش نیست

آنچنان دور از لبش بگداختم کز تاب درد
چون نی اندام نحیفم استخوانی بیش نیست

من اسیرم در کف مهر و وفای خویشتن
ورنه او سنگین دل نامهربانی بیش نیست

تکیه بر تاب و توان کم کن در این میدان عشق
آن ز پا افتاده ای وین ناتوانی بیش نیست

قوت بازو سلاح مرد باشد کآسمان
آفت خلق است و در دستش کمانی بیش نیست

هر خس و خاری درین صحرا بهاری داشت لیک
سر به سر دوران عمر ما خزانی بیش نیست

ای گل از خون رهی پروا چه داری؟ کان ضعیف
پر شکسته طایر بی آشیانی بیش نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:صفای شبنم
گوهر بعدی:ساز سخن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.