هوش مصنوعی: متن بالا بیانگر درد و رنج ناشی از هجران و جدایی است. شاعر از مرغ شب می‌پرسد که چگونه می‌تواند درد و تب او را درک کند، و اشاره می‌کند که کسی که تجربه‌ای از شب‌های سخت و گریه‌های سحرگاهان ندارد، نمی‌تواند عمق این رنج را بفهمد. همچنین، شاعر به مقایسه‌ای بین زندگی شاد و بی‌دغدغه‌ی برخی و زندگی پررنج خود می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و روان‌شناختی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

بوسه جام

تو سوز آه من ای مرغ شب چه میدانی؟
ندیده ای شب من تاب و تب چه میدانی؟

بمن گذار که لب بر لبش نهم ای جام
تو قدر بوسه آن نوش لب چه میدانی؟

چو شمع و گل شب و روزت به خنده می گذرد
تو گریه سحر و آه شب چه میدانی؟

بلای هجر ز هر درد جانگدازتر است
ندیده داغ جدایی تعب چه میدانی؟

رهی به محفل عشرت به نغمه لب مگشای
تو دل شکسته نوای طرب چه میدانی؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:جلوه نخستین
گوهر بعدی:ناله جویبار
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.