هوش مصنوعی: این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از سوزش عشق و جدایی می‌نالد و بیان می‌کند که تنها کسانی که عاشق شده‌اند می‌توانند این درد را درک کنند. او از داغ دل و آتش درون خود می‌گوید و اشاره می‌کند که دیگران از این رنج بی‌خبرند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و احساسات شدید ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

آتش گل

چو من ز سوز غمت جان کس نمی‌سوزد
که عشق خرمن اهل هوس نمی‌سوزد

در آتشم من و این مشت استخوان بر جاست
عجب که سینه ز سوز نفس نمی‌سوزد

ز داغ و درد جدایی کجا خبر داری؟
تو را که دل به فغان جرس نمی‌سوزد

ز بس که داغ تو دارم چو لاله بر دل تنگ
دلم به حال دل هیچکس نمی‌سوزد

به جز من و تو که در پای دوست سوخته‌ایم
رهی ز آتش گل؛ خار و خس نمی‌سوزد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:اندام او
گوهر بعدی:چشم نیلی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.