هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از قاآنی، شاعر ایرانی، بیانگر عشق و سوز درونی شاعر است. او با استفاده از تصاویری مانند شمع، لاله، و آتش، احساسات خود را نسبت به معشوق توصیف میکند. همچنین، شعر به مفاهیمی مانند غیرت، حیرت، و دلدادگی اشاره دارد و در پایان، شاعر به جایگاه والای معشوق و تأثیر او در جهان میپردازد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم نیاز به دانش ادبی پایه دارند.
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱۶ - در مدح معتمدالدوله منوچهرخان گوید
ماه من در جمع تا چون شمع چهر افروخته
یک جهان بروانه را از سوز غیرت سوخته
سوزن مژگان او با رشتهٔ مشکین زلف
دیدهٔ ما را به روی او ز حیرت دوخته
چند از اینخامان دلا جویی علاج سوز عشق
چارهٔ این آتش سوزان بجو از سوخته
در دل من سوز عشق و برزخ من داغ مهر
او چو شمع و لاله دارد رخ چرا افروخته
آب آتش را کند خاموش اینک آب چشم
در دل من آتشی از عشق یار افروخته
غمزهٔ او بیسبب خونخواره و دلدوز نیست
غالباً این شیوه از تیر امیر آموخته
معتمد آن اعتماد دولت شهکآسمان
خاک راهش را به صد ملک جهان نفروخته
آصف دیوان ملک جمکه مور تیغ او
روز هیجا با هزاران اهرمن کین توخته
عالمی در دولت او سیم و زر اندوختند
غیر قاآنی که گنج و شکر و صبر اندوخته
یک جهان بروانه را از سوز غیرت سوخته
سوزن مژگان او با رشتهٔ مشکین زلف
دیدهٔ ما را به روی او ز حیرت دوخته
چند از اینخامان دلا جویی علاج سوز عشق
چارهٔ این آتش سوزان بجو از سوخته
در دل من سوز عشق و برزخ من داغ مهر
او چو شمع و لاله دارد رخ چرا افروخته
آب آتش را کند خاموش اینک آب چشم
در دل من آتشی از عشق یار افروخته
غمزهٔ او بیسبب خونخواره و دلدوز نیست
غالباً این شیوه از تیر امیر آموخته
معتمد آن اعتماد دولت شهکآسمان
خاک راهش را به صد ملک جهان نفروخته
آصف دیوان ملک جمکه مور تیغ او
روز هیجا با هزاران اهرمن کین توخته
عالمی در دولت او سیم و زر اندوختند
غیر قاآنی که گنج و شکر و صبر اندوخته
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱۵ - ایضاً در مدح شاهنشاه ماضی محمدشاه قاضی طاب ثراه
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱۷ - در مدح شاهزاده ی مبرور شجاع السلطنه مغفور حسنعلی میرزا فرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.