هوش مصنوعی: این متن بیانگر احساسات شاعر نسبت به ناسازگاری و بی‌وفایی دوست یا معشوق است. شاعر از بی‌ثباتی در پیمان و ناسازگاری طرف مقابل شکایت دارد و غم ناشی از این رابطه را توصیف می‌کند. همچنین، او امیدوار است که روزی بتواند از این غم رها شود.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عاطفی عمیق و غمگینانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد یا تأثیر منفی بر روحیه آن‌ها بگذارد. همچنین، درک کامل احساسات و مضامین شعر نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۸۲

نمیدانی تو رسم دوست داری
نمیدانم که با جانم چه داری

مگو پیمان و عهدم استوار است
که در پیمــــان شکستن استواری

غمت چندانکه با ما سازگار است
تو صد چنـــدان بما نــاســــازگاری

غبارم را توانی داد بر باد
اگر بر دل ز من داری غباری

دمار از روزگار غم بر آرم
اگر افتد بدستم روزگاری

رضی گوئی تو را دیگر چه حال است
خبر گویا ز حٰال مانداری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.